آنگاه كه سقف پناه شبهاي تارت نيست
آنگاه كه ديوار تكيه گاهت نيست
آنگاه كه زمين قرارگاهت نيست
آري، زلزله ديري نمي پايد
و
پس از آن چيزي نمي پايد
و تو
اكنون بي كس و تنها
در ميان ويرانه اي" آشنا"
به دنبال" آشنايي" - زنده - مي گردي
و اميد
و اميد
...
پ.ن: عنوان في الداهه پست قبلي مايه نوشتن اين پست شد
آنگاه كه ديوار تكيه گاهت نيست
آنگاه كه زمين قرارگاهت نيست
آري، زلزله ديري نمي پايد
و
پس از آن چيزي نمي پايد
و تو
اكنون بي كس و تنها
در ميان ويرانه اي" آشنا"
به دنبال" آشنايي" - زنده - مي گردي
و اميد
و اميد
...
پ.ن: عنوان في الداهه پست قبلي مايه نوشتن اين پست شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر