۱۳۸۹ اسفند ۱۲, پنجشنبه

- دم خروس و چوپان دروغگو

از زمان کودکی یاد گرفتم که اعتماد پروسه یک شبه و یک روزه نیست. باید سالها بگذرد که که بتوان اعتماد کسی یا کسانی را جلب کرد.مثلن دوستانی که پیدا می کنیم حاصل یک ارتباط مدت دار و ایجاد حس اعتماد متقابل در اثر گذشت زمان هستند. یا در کتابهای درسی یاد گرفتیم که در جامعه عرب جاهلیت و با تمام خصوصیتهای جامعه شناسی آن زمان یکی از ابزار های قوی پیامبر همان حس اعتماد مردم و اطرافیان بود که همه او را امین می دانستند.در همان کتاب های دوران کودکی بارها و بارها داستان چوپانی که برای سرگرمی , مردم را به بیابان می کشید می خواندیم و یاد گرفتیم که اگر میخواهیم دیگران ما را قبول داشته باشند باید راست بگوییم. باید دروغ نگوییم .
به قول همان همکار سابق فئودالم - که ماههاست دیگر با ما کار نمی کند- برای مسلمان بودن لازم نیست وردهای عربی کتابهای دعا را طوطی وار بخوانی بلکه کافیست دوکار بکنی تا مسلمان اوریژنال باشی:اول دروغ نگفتن دوم حق دیگران را نخوردن.البته دروغ هم به نوعی خوردن حق دیگری ست. حق دانستن واقعیت که با دروغ ما پایمال می شود.بارها خواستم بند دیگری به قانون همکارم اضافه کنم ولی همه فضائل و رذائل اخلاقی به همین قانون خلاصه می شود و بس.
امروز ظهر تازه از حمام آمده بودم و هنوز حوله تنم بود. کانالها را یکی یکی عوض می کردم تا رسیدم به یورونیوز. صالحی وزیر خارجه داشت با خبرنگار شبکه به زبان انگلیسی مصاحبه میکرد.کنجکاو شدم و با دقت بیشتری نگاه کردم.سوالهای اول درباره اتفاقات اخیر و بود جریان زندانی شدن یا حصر خانگی.
وقتی خبرنگار پرسید , توی دلم گفتم اینکه پرسیدن ندارد.همه مقامات رسمی مثل وزیر اطلاعات و سخنگوی قوه قضاییه آنرا گفته اند و در روزنامه ها هم چاپ شده است ولی ثانیه ای طول نکشید که در کمال تعجب دیدم صالحی به کل قضیه را انکار کرد. بیشتر که دقت کردم دیدم از وقتی وزیر شده جای مُهر روی پیشانی اش پیدا شده ولی آیا باید قسم حضرت عباس را قبول می کردم یا دم خروسی که مدتهاست می بینم.تعجبم دقیقه ای طول نکشید که منظور اصلی خبرنگار را فهمیدم و آن وقتی بود که سوال بعدی را پرسید. سوال در باره برنامه هسته ای بود و طبق معمول انکار تلاش ایران برای ساخت بمب و ...
صالحی که ای کیو سان نظام شده توی بد تله ای افتاد.خبرنگار با دوسوالی که جوابش را نه تنها مردم و سایتها و خانواده آن دونفر داده بودند بلکه مقامات رسمی هم آنرا تایید می کردند به بیننده ثابت کرد که وزیر خارجه ایران کسی ست که حرف راست از دهانش خارج نمی شود و لذا سوال اصلی خودش را در انتها پرسید و تنیجه گیری را به عهده شنوده گذاشت.حالا هرکس جای جامعه جهانی باشد باید مغز خر خورده باشد که حرفهای ما برای جلب اعتماد جامعه جهانی را باور کند.این هم دیپلماسی هوشمندانه آقایان...

هیچ نظری موجود نیست: