۱۳۹۰ مرداد ۱۰, دوشنبه

- حول حالنا الی حال توووپ

تا بحال با پارادوکس شاخ به شاخ شده اید؟ شاید زیاد از پارادوکس شنیده باشیم ولی شاخ به شاخ شدن با پارادوکس خودش عالمی دارد. شاید بگویید کشور ما منشاء پارادوکس است اما من به آن ها دروغ می گویم. پارادوکسی در کار نیست. ولی آنچه این روزها مدام با من رودر رو میشود عین پارادوکس است. زمان بد جوری در حال کش آمدن است. درست مثل اینکه عقربه های ساعت درون یک ظرف قیر بچرخند.بعد در همین حال یهو به خودم می آیم می بینم یک هفته یا یک ماه گذشته. یا مثلن از شدت و حجم کار نمی دانم چه بکنم ولی وقتی مشغول میشوم میبینم کاری برای انجام نیست.
خلاصه بدجوری همه چی درهم برهم است. به قول "فروغ" : افق عمودی ست! 
هیچ چیز سر جای خودش نیست. توی پست قبلی حال این روزهای خودم را گفته بودم ولی بعضی خیال کردند مشکل مالی دارم. نه بابا! 
از قدیم گفتن مشکلی که با پول حل بشه مشکل نیست!مشکل اساسی همین قاطی پاتی بودن هاست. خواب و بیداری ، شادی و غم ، آمدن و رفتن-هیچکدام سرجای خودش نیست. حالا این همه فاجعه را داشته باشید می آییم سر قسمت اصلی تراژدی: حجم کار، 10 برابر دو ماه پیش. محل کارجدید و خواسته ها و عَن عَنات روسا 1000برابر. من هم آدمی که حتی از پشت تلفن هم میتوانی بفهمی امروز ساعت چند از خواب بیدار شده ام. هرکسی می بیندم فکر میکند که کشتی هایم در سواحل سومالی به دست دزدان دریایی افتاده .
خلاصه همان بهتر که چیزی ننویسم. چیزی نگویم.فقط باید دعا کرد زودتر این حال عوض شود. " حول حالنا الی حال تووووپ"

هیچ نظری موجود نیست: