۱۳۹۰ بهمن ۳, دوشنبه

- رصد خانه

گفتن از نرخ های نجومی دلار و سکه دیگر جاذبه ای ندارد. بقول یک بابایی کم کم تهوع آور شده است.فعلن سعی می کنیم ادای آدم های عاقل را در بیاوریم و بنشینیم و رصد کنیم. تعطیلات نقل و نبات این چند روزه هم مزید بر علت شده و یک فقره روزنامه بیات شده را لوله کرده ایم و می چسبانیم به حدقه چشم چپ مان و چشم راست مان را می بنیدیم و مشغول رصد اوضاع می شویم.
فیک فیکو که از برکت برف و سرمای پیره زن کش این روزها سرما خورده است و جدی جدی فیک فیک می کند از  همان پای سریال های آبگوشتی فارسی وان و زمزمه نگاهی می اندازد و غرغر کنان می گوید: به سلامتی کاملن خول شدی؟
می گوییم: نه عزیز من. دارم اوضاع مملکت را رصد می کنم
می گوید: خب من محاوره ای شو گفتم. ادبیات دیپلماتیکش میشه همون که تو گفتی! نفس عمل یکیه! حالا چی چی پیدا کردی؟
وانمود می کنیم که نشنیدیم که چه تیکه ای بارمان کرده و ادامه می دهیم : اینکه دلار و سکه داره اینجوری اوج می گیره و دولت و حکومت هم ساکت نشسته و هیچ غلطی نمی کنه( مثل آمریکا!) زیاد خوش آیند نیست.تا قبل از شروع شدن تبلیغات انتصابات نمیشه دقیق حدس زد که چه تخمی می خوان بذارن ولی هر چی هست توی دعوای دولت و حکومت خودشو نشون میده.البته تحریم های بین المللی هم بی تاثیر نیست.
می پرسد: حالا راه حلش چیه؟
می گوییم: تا دلیلش معلوم نشه نمیشه نسخه قطعی پیچید ولی ته همه این گه کاری های آقایون به یک جا ختم میشه. بحران مشروعیت و عمل به خواست مردم که همون عقلانیت در اموره.
می گوید: جدی جدی خول شدیا؟!
خناق می گیریم و مشغول رصد می شویم....

۱ نظر:

مهدیه گفت...

به کجا چنین شتابان
نمیدانم .....
از روزهای آینده میترسم