۱۳۹۰ بهمن ۹, یکشنبه

- پولکی

این روزها همه چیز بی ارزش شده.مثل ریال. می پرسید چرا؟ خب معلوم است. همه دنبال قیمت دلار و سکه اند. هر کسی بالاخره چند تایی از این اقلام را دارد و در خیال خام خود دارد ثروتمند میشود.نمی خواهم در مورد درستی یا نادرستی این خیال خام بحث کنم. چرا که به قول ناصر گاهی هم رویا پردازی های این چنینی یا بالاتر از این بسیار شیرین است.مثلن اینکه چشمت را ببندی و تصور کنی صاحب یک عالمه پولی. خانه بزرگی داری و ماشین آخرین مدل و الان هم برای یک کشتی تفریحی در دریای کاراییب جا رزرو کرده ای  و .... رویای شیرینی ست. فکرت را ریلکس میکند. لبخند می زنی. طپش قلبت آهسته تر میشود. خب همین ها برای سلامتی مفید است. پس رویا پردازی بد نیست و خوب هم هست.
ولی این روزها این رویای خام باعث پولکی شدن ما مردم شده است.صفای همه چیز رفته.فکرها پریشان است.میروم گوشت بخرم. طبق معمول گرانتر شده است(داستان دل به همزن تکراری)قصاب می گوید:
- دیگه شورشو در آوردن. زنگ میزنی برای گوسفند. میبنی چوپونه گوشی دستشه داره قیمت ارز و سکه از بازار تهرون میگیره که گوسفنده رو بکشه بالا!
چوپان ها هم بازاری شده اند.روزگاری شبانی شغل انبیا بود (البته قبل از معلمی!) حالا با نرخ دلال ها رویا هایشان را وسط بیابان رنگ آمیزی می کنند. همه ما رویایی شده ایم.خلاصه که روزگار بدی ست. مردم رویایی، رویا ها پولکی و پول ها آبکی شده اند. پست ها هم پولکی شده اند.

۱ نظر:

زردالو گفت...

چه فایده همه چیز پولکی شده اما هنوز بعضی چیزا رو نمیشه با پول حل کرد. مثل مشکل من.