۱۳۹۰ شهریور ۲۷, یکشنبه

-2.800.000.000.000

گویند که در روزگاران گذشته ، رندی، انبان درویشی را ربوده بود ومی دوید. درویش ندا در داد که : خلق؛ دزد را بگیرید که دار و ندارم را برد.
رند چون می دوید همی فریاد بر آورد که : دزد را بگیرید. و خلق می دویدند و درویش ماند و تن بی ردا و سر بی کلاه و شب بی توشه!

۲ نظر:

Unknown گفت...

این که در روزگاران گذشته نبوده که ...

قاصدک گفت...

من یادمه بچه بودم این اتفاق رو دیدم. خب بچگی ما میشه روزگاران گذشته. مگه نه؟