ســوز دل من ز آه دلــسوز تـو بــود
شمع شب من چشم دل افروز تو بود
غم بـود كه شـب هاي سيـاه دلـتنگ+
اميــد طلوع مهر هـر روز تـو بــود
تير 89
+ مي دونم كه مشكل داره ولي نشد...!
شمع شب من چشم دل افروز تو بود
غم بـود كه شـب هاي سيـاه دلـتنگ+
اميــد طلوع مهر هـر روز تـو بــود
تير 89
+ مي دونم كه مشكل داره ولي نشد...!
۴ نظر:
بگذار سرنوشت هر چه می خواهد بگوید
کو گوش شنوای ما؟کجاست این ابرها تا ببارند؟
ما چترمان خداست......
همه آرزوهای خوب مال تو.
این روزها
سهم من از قاصدک ها
تنها فقط
دیدن و رقصیدنشان در باد است
چرا دیگر برایم از تو
خبر نمی آورند؟!!!
دوست من: تو كه پوز مارو زدي لااقل آدرس وبلاگت رو بده لينك كنيم و بيايم نوشته هاتو بخونيم بلكه دوكلوم نوشتن ياد بگيريم.ممنون از شعرهاي زيايي كه گذاشتي.ولي اينجا بيشتر جاي نظره نه شعر.بازم ممنون كه سرزدي
آره متاسفانه...
مسافرت بودم . دسترسی به کامپوتر و نت و اینها هم خیلی محدود . ولی مهم اینه که اومدم . ( البته مهم فقط واسه خودم!)
ارسال یک نظر